به روي چشم امشب مي آيم






يکي از برادران سپاه نقل مي کند: شهيد اسماعيل دقايقي فرمانده دلاور لشکر بدر شب ها با استفاده از تاريکي به چادرهاي بسيجي سر مي زد و آن را نظافت مي کرد. از بس خاکي مي گشت، اگر کسي به لشگر بدر مي آمد نمي توانست تشخيص بدهد فرمانده اين لشگر کيست.
يکبار يکي از بچه ها که اسماعيل را نمي شناخت و فکر مي کرد نيروي خدماتي است به او گفته بود چرا نيامدي چادرمان را نظافت کني؟ و اوجواب داده بود به روي چشم امشب مي آيم.
منبع:سروقامتان، شماره 143 ص 11